احساس میکنم بین اتفاقات گذشته تیکه‌های از خودمو جا گذاشتم.. هر بار یه تیکه. و الان دیگه انگار چیزی از من نمونده..
برای همینه که مدام دلم میخواد زمان برگرده عقب.. که بتونم تیکه‌های خودمو پیدا کنم و رهاشون نکنم.. برگردم باهاشون به الان و به زندگیم ادامه بدم..

پ.ن: نمیفهمم چرا بعد از این مدت طولانی اینقد دلم میخواد باهات حرف بزنم..